در 21 تیرماه آرش نراقی طی نوشتاری در فیسبوک خود، هدف عبدالکریم سروش را فرقه سازی عنوان کرد...
"به نظرم جریان روشنفکری دینی (به قرائت سروش) در حال گردش مهمی در سیر تکاملی خود است. به نظر میرسد این جریان (در قرائت سروشی آن) رفته رفته آماده میشود تا گام تازهتری را بردارد- گامی که شاید بتوان آن را «مرحله فرقهسازی» یا «مرحله آیینسازی» نامید."
عبدالکریم سروش در پرسش و پاسخی در کانال خود پیرامون سخنان نراقی اینگونه نوشت:
"به آن افتراها اعتنا نکنید.ایشان متاسفانه مدتی ست پا درین راه کژ نهاده اند."
چندی بعد اکبر گنجی سعی کرد در مقالهای نشان دهد که سروش خود را پیامبر دین جدیدش میداند...
"...سروش به دنبال اختراع دین تازهای است که با مدرنیته و جهان جدید سازگار باشد. او خود را پیامبر این دین جدید میداند و کاملاً به موفقیت دینی که بر اساس خواب هایش برمی سازد باور دارد...سروش خود را واجد تمام شؤون یک پیامبر و ولی ای صاحب وحی میداند..."
محمدمهدی مجاهدی طی مقالهای نوشتار نراقی را نیتکاوانه و مقالهی گنجی را توجیهگرایانه خواند و سعی کرد نشان دهد این دو نوشتار فاقد ارزش علمی هستند...
"یکی از ضعیفترین و نامعتبرترین و بلکه گمراهکنندهترین راههای بررسی این مدعا همین کاری است که آقای گنجی در مقالهی اخیرش به نام «ادعای پیامبری سروش و وعده عالمگیر شدن “فرقه سروشیه“» کرده است، یعنی علاوه بر نیتکاوی، استفاده از روش «توجیهگرایی»justificationsim برای «اثبات» یک مدعا..."
سروش دباغ نیز در پرسش و پاسخی در کانال خود به سخنان گنجی واکنش نشان داد و آنها را متضمن بهتان و تهمتی آشکار دانست...
"...نوشتههای ایشان فاقد معیارهای حداقلیِ تحقیق و پژوهش های عالمانه و منصفانه اند و نظیر اکثر کارهای ایشان در این حوزه از جنس بولتن نویسی و پرونده سازی و آسمان و ریسمان را به هم بافتن است..."
راه تفکر...
ما را در سایت راه تفکر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rehe-tafakoro بازدید : 99 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 3:19